چرا در زمان خشم فریاد میزنیم؟ داستانی آموزنده


چرا مردم هنگامی که خشمگین هستند صدایشان را بلند میکنند و سر هم داد میکشند؟ این پدیدهای است که در بسیاری از فرهنگها و جوامع بهطور گستردهای مشاهده میشود. وقتی فردی تحت تأثیر احساسات شدید، به ویژه خشم قرار میگیرد، تغییرات فیزیولوژیکی و روانی قابل توجهی در او رخ میدهد. این تغییرات شامل افزایش ضربان قلب، تنش عضلانی و ترشح هورمونهای استرس مانند آدرنالین است که همه آنها میتوانند به رفتارهای ناپسند منجر شوند.افزایش حجم صدا در زمان خشم ممکن است به عنوان یک واکنش طبیعی بدن تلقی شود. افراد در تلاش برای ابراز احساسات خود و انتقال پیامهایشان بلافاصله و با شدت بیشتری از کلمات استفاده میکنند تا دیگران متوجه وضعیت آنها شوند. همچنین، فریاد زدن یا بلند صحبت کردن ممکن است به عنوان یک مکانیسم دفاعی عمل کند که هدف آن فرار از فشارهای عاطفی یا حس کنترل نداشتن بر موقعیتهای دشوار است.به علاوه، در برخی موارد افراد قدری دورتر از واقعیت خود را قرار داده و سعی دارند با بالابردن صدای خود بر دیگران تأثیر بگذارند یا حتی قدرت خود را نشان دهند. این رفتارها ممکن است ناشی از اجتماعی شدن فرد باشد؛ یعنی اینکه جامعه یا فرهنگ خاص چگونه مدیریت خشم را آموزش دادهاند.بنابراین، بلند کردن صدا هنگام خشم نه تنها یک واکنش احساسی بلکه یک رفتار پیچیده اجتماعی نیز محسوب میشود که تحت تأثیر عوامل مختلف فردی و فرهنگی قرار دارد.
چرا هنگام خشمگین شدن داد می زنیم
زمانی که دو نفر از یکدیگر عصبانی هستند، احساسات آنها به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد و قلبهایشان از هم فاصله میگیرد. این فاصله احساسی باعث میشود که آنها برای بیان ناراحتی و خشم خود به داد و فریاد روی آورند.
استادی از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتی عصبانی هستیم داد می زنیم؟ چرا مردم هنگامی که در حالت خشم قرار دارند، صدایشان را بالا میبرند و بر سر یکدیگر فریاد میکشند؟
شاگردان فکری کردند و یکی از آن ها گفت: چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست می دهیم
استاد پرسید:این که آرامشمان را از دست می دهیم درست است امّا چرا با وجودی که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد می زنیم؟ آیا نمی توان با صدای ملایم صحبت کرد؟ چرا هنگامی که خشمگین هستیم داد می زنیم؟
شاگردان هر کدام جواب هایی دادند امّا پاسخ های هیچکدام استاد را راضی نکرد. سرانجام او چنین توضیح داد: هنگامی که دو نفر از دست یکدیگر عصبانی هستند، قلب هایشان از یکدیگر فاصله می گیرد. آن ها برای این که فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند. هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آن ها باید صدایشان را بلندتر کنند.
سپس استاد پرسید:هنگامی که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقی می افتد؟ آن ها سر هم داد نمی زنند بلکه خیلی به آرامی با هم صحبت می کنند. چرا؟ چون قلب هایشان خیلی به هم نزدیک است. فاصله قلب هاشان بسیار کم است.

استاد ادامه داد: هنگامی که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقی می افتد؟ آن ها حتی حرف معمولی هم با هم نمی زنند و فقط در گوش هم نجوا می کنند و عشقشان باز هم به یکدیگر بیشتر می شود. سرانجام، حتی از نجوا کردن هم بی نیاز می شوند و فقط به یکدیگر نگاه می کنند. این هنگامی است که دیگر هیچ فاصله ای بین قلب های آن ها باقی نمانده باشد.